خلاصه کتاب:
لاچین، هیچوقت فکر نمیکرد از منجلابی که اسیره، بتونه فرار کنه! اما فرار کرد تا بفهمه هرگز اسیر نبوده... اسارت واقعی اینجاست، کنار مردی که نه تنها قدرت لاچین رو میخواد، بلکه از لاچین یک وارث قانونی هم میخواد، کسی که خون دو خاندان قدرتمند رو زنده نگه داره... اینجا نبرد واقعی تازه شروع شده...
خلاصه کتاب:
معشوقه ماه داستان دختریه از یکی از ده های شهر شمال که علاوه بر شخصیت قشنگش چهره بسیار زیبایی داره...که باعث میشه ارباب ده بعد اینهمه زن صیغه ای داشتن عاشق شانِلی بشه و اونو واسه خودش بخواد. .شانِلی (دختر داستان) به خاطر خوشحالی پدر و مادرش قبول میکنه ولی روز عروسی شانِلی دزدیده میشه و اینجا آتش انتقام ارباب با دزد معشوقه اش شروع میشه و اما کسی که شانلی رو دزدیده....پسری که بعد از ۱۲ سال برگشته ایران. ..عوض شده ...رحم نداره ...آتش انتقامش دامن شانلی و میگیره..
خلاصه کتاب:
خسته از تعصبات خانوادگی و به دنبال عشق واقعی.... دختری که برای رسیدن به مرد مورد علاقش هر کاری میکنه و حتی با وجود افکار قدیمی خانوادش بازم از عشقش دست نمیکشه.....
مردی که سالها برای بی حسی قلبش تلاش کرده و در اخر اسیر عشق دخترک میشه...
خلاصه کتاب:
گیسا دختری که در سن شونزده سالگی به صلاحدید بزرگترهاش مجبور به ازدواج با پسرخاله اش می شه ولی شب عروسی به خاطر لو رفتن مدرک قاتل بودنش از ترس اعدام فرار می کنه! حالا بعد از ده سال گیسا یه دختر بیست و شش ساله شده که از راه تن فروشی کسب درآمد می کنه و تو یکی از همین شبا شوهر سابقش سر راهش سبز میشه و تصمیم می گیره با زورگویی و حبس کردنش توی خونه گیسا رو از این کار منصرف کنه غافل از اینکه گیسا هدفی داره که برای رسیدن بهش باید...
خلاصه کتاب:
الناز دختری که یه زندگی معمولی نداره،پر از سختی،دختری که برای رسیدن به چیزی که میخواد با چنگ و دندونمیجنگه،میگذره از خودش،خانوادش،خوشحالیش،پر از دلتنگی میشه،زخم میخوره از نزدیک ترین آدمای زندگیش!
آخرش میشه اونی که میخواد؟در زندگی پر از فراز و نشیبش به آرامش میرسه؟
خلاصه کتاب:
مــن چاوش خان بزرگمهر مردی که به قدرت و بی رحمی معروفه، اعتراف میکنم توی همون نگاه اول با دیدن دستیار بزرگترین رقیبم قلبم لرزید!
برای انکار اون حس دست به هرکاری زدم حتی آزارِ اون دختر، اما قدرت عشق بیشتر بود و تنها زمانی متوجه مبتلا شدنم بهش شدم که خیلی دیر شده بود!
اون دختر سرکش و لوند باید مال من می شد به هر قیمتی، حتی نابود کردن....
عشقی داغ و رقابت بین دو ابر قدرت... رابطه ای ممنوعه و جنون!
چاوش قدرتمندی که حاضره زندگیش رو بده و هرکاری بکنه تا دلبرش رو برای همیشه پیش خودش نگهداره حتی...!
خلاصه کتاب:
من امیرارفع پسر امیر سردار سلطان زاده خان آبادی بعد از مرگ مادرم از روستا میرم و الان بعد از ۵ سال برگشتم که انتقام مادرمو از امیر سردار خان بگیرم من با عقدههای مادرم بزرگ شدم که تمام عقدههاش رو در یک جمله دوستت دارم که هرگز از امیرسردار نشنید خلاصه میشه اما با دیدن آذین دختر مش مراد رعیت به دنبال انتقام سختتری هستم....
خلاصه کتاب:
دلارا دختری است که خانواده خود را سال ها پیش از دست داده است و به تنهایی زندگی می گذراند.
روزی آگهی استخدام نیرو برای یک شرکت مهندسی کامپیوتر را در اینستا مشاهده می کند و برای مصاحبه پا به این شرکت می گذارد و با مردی درد کشیده و زخم خورده آشنا می شود،مردی که زندگی دلارا با او گره می خورد و آشنایی که چندان اتفاقی نیست!...
خلاصه کتاب:
چاو چاو روایت دختری به اسم آلا پاشاست که در صدد یافتن اعتماد به نفس و خودسازیست او تصمیم دارد کارخانه ای که یک سال گذشته متروک مانده و افتتاح نشده را دوباره راه اندازی کند ، در این میان، ناچار است از هُلدینگ مشکات کمک بگیرد تاجرینی که بیش از 50 سال قدمت دارند و نبض بازار به دست آنهاست اما هیچکس حاضر به همکاری با آلا نمی شود، در میان سنگ اندازی های خانواده و اصرارشان به ازدواج آلا پاشا ، یک نفر آلا را همراهی میکند، آلا از او نمی هراسد ولی اعتماد هم نمیکند .
بی اعتمادی آلا آنقدر پر رنگ است که سبب می شود تا کوچکترین تاجر مشکات در میانه ی راه از او ...
خلاصه کتاب:
داستان سرگذشت زندگی یه دختر عمو و پسر عمو هست که خیلی همدیگه رو دوست دارن و با هم قول و قرار ازدواج گذاشتن
اما حسادت بقیه مانع رسیدن اون ها بهم میشه ، دختر قصه که تنهاست به اجبار بقیه ، با یه افغانی ازدواج می کنه و به زور از ایران میره و توی کشور غریب خیلی عذاب می کشه ، پسر قصه هم میره جنگ و اسیر میشه .... اما دختر قصه که اسمش مارال وقتی که می فهمه حامله اس ، اون وضع رو تحمل نمی کنه و از اونجا فرار می کنه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.