خلاصه کتاب:
ویولت بیست ساله قرار بود وارد ربع کاتبان شود و زندگی آرامی در میان کتاب ها و تاریخ داشته باشد. اکنون، ژنرال فرمانده که به عنوان مادر سرسخت او نیز شناخته میشود به ویولت دستور داده است که به صدها نامزدی که در تلاش برای تبدیل شدن به نخبگان ناوار هستند بپیوندد: اژدها سواران.دوستان، دشمنان، عاشقان.همه افراد در کالج جنگ بسگیات یک دستور کار دارند زیرا پس از ورود،تنها دو راه وجود دارد: فارغ التحصیل شوید یا بمیرید.
خلاصه کتاب:
مورفین: آلکالوئید مخدری که فقط برای تسکین دردهای شدید تجویز می شود.
حالا که میدونی چقدرمعتادتم و چقدر استخوونام برات درد میکنه بیا و مورفینم باش...
خلاصه کتاب:
داستان درباره دختری هست به اسم زهرا از یه شهرستان کوچیک که بعد از 24 سال متوجه میشه از بدو تولد وارد خانواده اشتباهی شده... خانواده ای که دوستشون داره اما خانواده واقعی اون نیستند..
خلاصه کتاب:
من غیاثم! غیاثِ ساعی! بوکسور زیر زمینی ۳۰ سالهای که یه شب از سر مستی با یه دختر کوچولوی ۱۹ ساله همخواب میشم! منی که از جنس مونث فراریم واسه آزار دادن اون دختر بچه دست به هر کاری میزنم ولی حواسم نیست که دل و ایمونم بند اون دوتا چشم مشکی رنگش شده! اینو زمانی میفهمم که دختر کوچولویی که با دستای خودم بزرگش کردم، با بچه ای که از من تو شکمش داره ترکم میکنه و...
خلاصه کتاب:
ترنم یه داستان برگرفته از واقعیت هست. داستان پسریه که عاشق نامزد دوستش میشه. سعی میکنه از این دختر دوری کنه اما وقتی میفهمه این نامزدی زوری هست و دوستش سعی داره به ترنم ت*جاوز کنه دیگه نمیتونه عقب بمونه. حالا باید ترنم رو عاشق خودش کنه در حالی که خودش نوه یه تاجر مراکشی هست که رسومات خاص و سفت و سختی برای ازدواج و ح*جله و ... دارن . از طرفی ترنم برای خاندان مراکشی امیر دختری خارج از عرف و رسومات به حساب میاد ... امیر با پدر بزرگش یه شرط میبنده... یه شرط که شب ح*جله اونو سر دو راهی بدی میذاره...
خلاصه کتاب:
در مورد دختریه که بهش تعرض شده وحالا چند سال هست از اون موقع گذشته
و دوست برادرش قراره با شیوه های مخصوص به خودش دختر داستان رو معالجه کنه
حالا این شیوه ها می باش....
خلاصه کتاب:
بهار دانشجوی دندانپزشکی، دختر زیبا و مهربونیه که حمایت سهتا برادر باغیرت و متعصب رو پشتش داره. به مردی دل میبنده که سراسر وجودش غرور و خشونت نشسته. یه ارتباط شکل میگیره که یه سرش محبت، مظلومیت، لطافته و یه سرش غرور و کلهشقی. وقتی پای احساس میاد وسط, حالا که قراره دلا به هم نزدیک بشن, حقایقی رو میشه که پای برادرای بهار به ماجرا باز میشه. وقتی حرف غیرت و تعصب وسط باشه هیچی نمیتونه جلوی یه مرد رو بگیره…
خلاصه کتاب:
یاس فرهمند دختری که دغدغش فقط رسیدن به آرزوهاشه و به هیچ چیزی جز درس فکر نمیکنه.
از زمان کودکی تا بزرگسالی خود را در عمارتی گذرانده که پدر و مادرش سرایدار آنجا بودن و هیچ وقت رفتار بدی ناشی از
اینکه خدمتکار بودند رو در مقابل آنها نداشتند.
آرسام پسر بزرگ خانواده، دکتر و استاد دانشکده یاس، رفتاری کاملا برادرانه و صمیمی در مقابل او داشته و گذشتی تلخ از
دست دادن نامزد خود را توسط پرهام پسر عموی نامزدش دارد.
در یکی از روز ها با پیدا شدن دوباره پرهام اینبار دورو بر یاس، ترس عجیبی آرسام را فرا می گیرد که مجبور می شود برای
نجات یاس برادر کوچک خود را در جریان این موضوع قرار دهد.
با اومدن آریو به عمارتشون طی اتفاق های هیجانی و مشکوکی که روز به روز اتفاق میوفته...
خلاصه کتاب:
پرتو، درمانگر بيست و چهارساله ای كه در مركز توانبخشی ذهنی كودكان كار میكند، پس از مراجعه ی کسری بهراد، پدری جوان همراه با پسر چهارساله اش كه به اوتيسم مبتلا است، درگير شخصيت عجيب و پرخاشگر او میشود. از نظر پرتو، کسری كتابی است قطور كه به هيچ كدام از زبان های دنيا نوشته نشده، اما او قصد فهميدنش را دارد. درگير شدن با زندگي كسری با همه ی فراز و نشيب ها و مجهولاتش براي دخترک جذاب است تا جايی كه او را به دوست داشتنی عجيب و غريب وا می دارد...!
خلاصه کتاب:
شبانه دختری است که عاشق عکاسی ست اما برادرش شدیدا با این قضیه مخالف است. بدون اطلاع خانواده برای یک مصاحبه میرود و در مسیر برگشت تصادف میکند در آمبولانس متوجه میشود هیچ چیز تصادفی نیست و سرنشینان ماشین و حتی مرد مرموزی که به ظاهر عابر بوده و سوار ماشین شده هم همگی بخشی از یک نقشه هستند. پازلی که باید حل شود.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.