خلاصه کتاب:
لیا دانشجو باستان شناسی برای رسیدن به گروه کاوش در مصر ، دانشگاه خودشو عوض میکنه و وارد یه دانشگاه جدید میشه . جایی که با استاد جذاب و البته مغرورش روبه رو میشه.
کبود شدن گردن و لب ها چیز عجیبی نیست وقتی با دنیل آندو تو رابطه باشی . مردی که فانتزی های هات زیادی تو سرش داره . اما وقتی دانشجو دنیل هم باشی ! کار خیلی سخت تر میشه ... چون حالا هیچ حد و مرزی برای شیطنت های دنیل وجود نداره ...
خلاصه کتاب:
روایتگر داستان زندگی دختری است که پدرش اورا به خاطر پول مجبور به ازدواج با مردی میکند اما او در شب عروسی اش پا به فرار میگذارد و در این هنگام با استاد دانشگاهش مواجه میشود و…
خلاصه کتاب:
وصال دختری پرستار که پدر و مادرش از دست داده و به همراه برادر و مادربزرگش زندگی میکنه و یه روز برادرش به دختری پولدار فرار میکنن و هیچ کس نمیدونه اصل قضیه این فرار چیه و این دختر فراری برادری خشن و غیرتی با یه مادر مریض داره که این پسره وصالُ اذیت میکنه و باور نمیکنه که وصال هیچی از فرار نمیدونه تا حدی که وصال مجبور میشه همراه مادربزرگش فرار کنه و بره تو یه عمارت و از یه زن مریض پرستاری کنه حالا نگو خودش با پاهای خودش اومده تو دهن شیر اومده خونه مرد خشمگینی که در به در دنبال وصال بوده و وصالُ خونه خودش پیدا میکنه و طی ماجرایی وصال و این اقا عقد میکنن و...
خلاصه کتاب:
اِرِن بعد از هفت سال به دنبال مرگ تلخ همسرش گلبهار ، به دنبال حقایق و معماهای زندگی اش میگردد. هیچ چیز و هیچ کس برایش مهم نیست تا اینکه سرنوشت بارِ دیگر او را در نقطه ی دیگری از دنیا ، با بهارک ناصری ، کسی که شباهت بی سابقه ای به همسرش دارد رو به رو میکند تا بفهمد هیچ چیز به آن سادگی که خیال میکرد نبوده!
خلاصه کتاب:
دختر و پسری که از بچگی با هم بزرگ میشن و به هم دل میدن خانواده پسر مذهبی و خانواده دختر رفتار ازادانهتری دارن مسیر عشق دختر و پسر با توطئه و خودخواهی دیگران دچار دست انداز میشه و این دو دلداده از هم دور میشن
حالا بعد از هفت سال شرایطی مهیا شده تا کینهها و نفرتها ، خودی نشون بده و شلاقی بشه بر پیکر عشقشون و عذاب و شکنجههایی که حق دختر داستان نیست ، با اون همه عشق و خواستن.
خلاصه کتاب:
عشق کامران ۱۹ ساله به سلوای ۱۵ ساله و آغاز ماجرا خواستگاری و پس زدن شدن کامران از طرف سلوا اون میبره به ۹ سال بعد
بابا لنگ دراز مهربون داستان بعد ۹ سال از تهران به تبریز برمیگرده که عشق زیر خاکسترش و باز شعله ور کنه
سلوای که خود دل به همبازی دوران کودکی خود بسته و با حادثه ای که برای امید اتفاق میوفته زندگی سلوا به کل دچار تغییر میشه
خلاصه کتاب:
هامان پسر رستم خان پنهانی و بدور از چشم اهالی ده و خانواده هایشان دختر دشمن پدرش، حاج محمود را محرم خود میکند. آن دو عاشق و دلباخته ی هم میشنوند، طی جریان هایی برادر سوما دست به قتل ناخواسته ای میزند و جسد را در گودال غرق میکند. اما این راز سر به مهر نمیماند و با برملا شدنش جانی میرود، عشقی میسوزد و فاصله ها دست به گریبان میشوند...
خلاصه کتاب:
گاه دختری شیطون و لجباز و مغرور…
دختری که در عین حال دلش مثل دریا بزرگه…
دختری که دنیا سرنوشت بدی رو براش رقم میزنه…و عشقی از جنس نفس…عشقی که تردیدی توش نیست…اما سرنوشت…تقدیری…که تردید داره….بین بودن و نبودن….بین داشتن و نداشتن…
خلاصه کتاب:
امیر علی پسری با اعقاید مذهبی و دریا دختر شیطون و آزاد که دلخوشی از مذهبیا نداره و این دلیلی میشه که امیر علی قصه رو حسابی بچزونه ولی برگ عوض میشه و دریا دل میبازه به پسر بسیجی قصه ولی این دختر به چشم پسر بسیجی قصه نمیاد.....
خلاصه کتاب:
داستان یک رابطهی ممنوعه است. رابطهی ممنوعه سروش و هنگامه… دختری که برای مدتی مجبور میشود در خانهی خالهاش زندگی کند و درست شبی که آن ها به مهمانی میروند، سروش به او تعرض میکند. آن هم در شرایطی که سروش خودش نامزد دارد. هنگامه را مجبور میکند به عقد موقتش ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.