دیگه از همهٔ مزخرفاتی که با زندگی توی شهر همراهه خسته شدم. برای همین، وسایلمو برای یه تعطیلات یههفتهای توی کوهستان جمع کردم. انزوا توی یه کلبه وسط طبیعت به مدت هفت روز، بهترین راهیه برای اینکه دوباره خودمو پیدا کنم و زندگیمو سر و سامون بدم. اما وقتی وسط یه پیادهروی مسیرمو گم میکنم، یه کلبه پیدا میکنم که باعث میشه مردد بمونم—کمک بخوام یا شبرو توی جنگل سر کنم؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.