ترانه و حسام از دو شهر و فرهنگ متفاوت در دانشگاه دل به هم میدن و این دلدادگی به ازدواج ختم میشه...
ترانه همراه با حسام برای زندگی مشترک به جنوب مهاجرت میکند.خانواده حسام مردسالار و پسر دوست هستند که اتفاقا هیچکدام از برادران حسام فرزند پسر برای وراثت و ادامه نسل ندارند...ترانهی باردار فرزند پسری در راه دارد و مورد حسادت برادران و خانواده حسام قرار میگیرد
ولی حسام ناراضی از وارث بودن و مورد کینه قرار گرفتن ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.