ریسک تا عشق گذاشتمش توی کیفم و یه ماچ روی گونه ی مامان کاشتم و گفتم : من دیگه برم .برو عزیزم . مواظب خودت باش .چون مدرسه نزدیک خونمون یعنی ده دقیقه تا مدرسمون راه بود ، پیاده میرفتم !
خب بزار تا رسیدن به مدرسه خودمو معرفی کنم ، اسمم نهال منصوریه .
بچه ی سوم خانواده م . دو تا داداش به ایم کورای و بوراک دارم . دو قلو ان .
یه خونه داریم ، که برای خودمونه .
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.