به خاطر تُهمتی که سالها پیش سر زبانها چرخید، جوانشیر در آتشِ کینهی یک جماعت سوخت و از بدیِ همان آدمها، اهریمن، زاده شد.
مَردی که ریشه و اصالتش به خطهی شکوهمند مازندران میرسید، رفتهرفته به قدرتمندترین فرد خاندان بزرگنیا تبدیل شد.
حالا زمان آن رسیده که بعد از سالها، برای گرفتن تقاص خونِ عزیزانش برگردد. قمارِ سیاهی که با آتشِ انتقام شروع شد و به دشتِ خون رسید...
و از آنطرف؛ دخترک ظریف و جسوری که سرنوشتش به خاطر یک قسم، به زندگی پُرهیاهو و وحشتناک این مَرد گره خورده است و یکباره خودش را وسطِ بازی سیاهِ اهریمن میبیند، ولی با برملا شدن بزرگترین راز خاندان بزرگنیا، کمکم نقاب از چهرهها میافتد و گُل میفهمد که جوانشیر کسی نیست جز...!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.