داستان در مورد دخترے به نام( حسنا) است که خانواده شو از دست میده و با خواهرش شب ها در پارک به سر میبرند حسنا برای پیدا کردن کار به همه جا میره تا اینکه با عرفان
پسرک مرموز داستان اشنا میشه
عرفان وقتی متوجه یتیم بودن حسنا میشه
از موقعیت سو استفاده میکنه و
پیشنهاد صیغه میده اما حسنا قبول نمیکنه
و تلاششو برای پیدا کردنه کاره با شرافت مند میکنه تا اینکه در یکی از شب ها به خواهرش در پارک دست درازی میشه و.......
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.