ترگل خانوم و آقا فرهان؛دوقلوهای ترلان و فرزاد،دانشجوی پزشکین.به اصرار عموشون فرزان،برای کار تو یک بیمارستان میرن.اونجا اتفاقی کسایی رو میبینن که تو دانشگاهن باهاشون کلکل میکنن و به خونشون تشنه ان!دختر عمو و پسر عمویی که با ترگل و فرهان قصه امون گره میخورن...و اما در این بین اتفاقاتی براشون میوفته که به گذشتهی پدر و مادر و عموشون مربوط میشه...!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.